گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 35
آمریکایی.(م.)






بازتاب بنیادگرایی آمریکایی « نقد مقاله
محمد السماك هنگامی که مقاله دکتر دن لایدینز را از دیدگاه اسلامی مطالعه می?کردم، نتوانستم، نگویم: آمین. و هنگامی که او
بنیادگرایی مسیحی آمریکا را مورد بررسی قرار می?داد، احساس کردم، می?توانم همین منطق مورد استفاده توسط وي را در تحلیل
و بررسی اصولگرایی یا بنیادگرایی اسلامی نیز به?کار ببرم. الف) فقط در جامعه دیکتاتوري اصل داشتن دید ثابت و تغییرناپذیر
نسبت به جهان که این مکتب بر آن تکیه دارد، حفظ می?شود. ب) پیش?فرضهایی که عنوان می?کند، زندگی تمام غیر
بنیادگرایان زندگی پرباري است، اما ایمان اندکی دارند و حضور خداوند را واقعاً در حیات و زندگی خویش تجربه نمی?کنند. ج)
اعتقاد به این?که، مدرنیسم 1 تهدیدي علیه فهم سنتی مذهب می?شود. د) تصمیم بر گسترش حوزه?هاي منفک مربوط به ایشان و
رد تمام کسانی که خارج از این حوزه?هاي بسته قرار دارند و کافر فرض نمودن ایشان. من با این نظر او که عنوان کرد، بنیادگرایان
صفحه 34 از 62
نگاه می?کنند و یا حتی تمام حقایقی که به آنها ایمان دارند، » حق و حقیقت « به بحث و گفت?وگوها به عنوان چانه?زنی بر سر
موافق هستم. در حالی که ما، غیر بنیادگرایان، دید کاملًا متفاوت نسبت به آنها داریم. ما اعتقاد داریم، بحث و گفت?وگو، فرهنگ
پژوهش و تحقیق پیرامون حق را تشکیل می?دهد، از دید دیگر، مابقی باید با ما متفاوت باشند والا دیگر، نمی?توان به آنها
مسیحیان و مسلمانان و دیگر مؤمنان ادیان می?بایست در اوضاع و « : اطلاق کرد. دکتر لایدینز به این نتیجه می?رسد که » دیگران «
احوال جهانی که در آن به?سر می?بریم، دقت و تأمل کنند. این امکان وجود ندارد که مؤمنان بگویند، جهان به دو بخش تقسیم
شده است، یک بخش آن را مؤمنان و بخش دیگر آن را افراد دیگر اشغال کرده?اند. نمی?توان تعدد وکثرت ادیان را که به
این نتیجه که لایدینز به آن دست ». یکسان در یک دولت، جامعه و حتی در یک خانواده به چشم می?خورد، نادیده انگاشت
می?یابد، سؤال بزرگی مطرح می?کند: چه تفاوتی میان کسی که می?گوید جهان به دو بخش تقسیم می?شود: بخشی که مؤمنان
به اسلام در آن به سر می?برند و بخشی که دیگران آن را اشغال می?نمایند و منظور کسانی هستند که آنها را کافر و دشمن اسلام
توصیف می?کند، با کسی که می?گوید، جهان به دو بخش تقسیم شده است: نیکوکارانی که با ما هستند و بدکارانی که علیه ما
هستند، وجود دارد؟ بنیادگرایی نتیجه و حاصل یک آیین نیست، بلکه با تمام اعتقادات مذهبی و غیر مذهبی همسان است. خطر
بنیادگرایی در این نهفته است که آنها به خود اجازه می?دهند، به نام خداوند سخن گویند و او را وادارند، به هر آنچه ایشان اعتقاد
دارند، عمل کند. هنگامی که لایدینز این نوع از لاهوت تفرقه میان مؤمنان دیگر (یا ادیان دیگر) را وضع می?کند، ما نمی?توانیم
بر نزاع و اختلافی که از آن حاصل می?شود، غلبه کنیم یا راه?حلی براي آن بیابیم. اگر این خطري علیه ما ایجاد کند و این بالفعل
مسئله خطرناکی نیز به شمار می?آید، بنابراین وقتی بنیادگرایان بر کاخ سفید در واشنگتن سایه می?افکنند و باعث می?شوند
تصمیماتی اتخاذ شود که بر سراسر جهانی که در آن به سر می?بریم، مسري باشد، چه بگوییم؟ دکتر لایدینز در مقاله خویش به
این حقیقت اشاره می?کند، اما به تفصیل وارد آن نمی?شود، در حالی?که من اعتقاد دارم، این نکته آن قدر مهم است که در آن
تأمل کنیم و به دوري بنیادگرایی مسیحی آمریکا توجه نماییم. روي اوّل در اوّل ژانویه سال 2002 و در برنامه باشگاه هفتصد شبکه
پت رابرتسون عنوان کرد: اگر ایالات متحده بخواهد در پیشگوییهاي کتاب مقدس دخالت کند و قدس شرقی را از یهود CBN
بازپس گیرد [...] و آن را پایتخت دولت فلسطین اعلام کند، ما می?خواهیم خشم و غضب خداوند بر سر ما فرو ریزد. و جري
فالویل می?گوید: لازم است تمام مسیحیان از اسرائیل حمایت کنند و اگر در پشتیبانی از اسرائیل شکست بخوریم، جایگاه مهم ما
نزد خداوند از بین می?رود. و هال لیندسی می?گوید: اگر ایالات متحده به اسرائیل پشت کند، موجودیت دولت ما از بین خواهد
جهان ضد » جهان عرب « : رفت. روي دیگر وبر و هات?چینگز 2 در کتاب خویش تحت عنوان آیا این آخرین قرن است؟ می?گویند
مسیح 3 است. و فرانکلین گراهام می?گوید: اسلام دین شرارت و نفرت است. و کلارنس واینگر می?گوید: ما می?بایست دیگران
را تشویق کنیم، طرحها و برنامه?هاي خداوند را بفهمند، نه طرحها و برنامه?هایی که بشر در سازمان ملل متحد، ایالات متحده،
اتحادیه اروپا، اوسلو وغیره پایه?ریزي می?کند. خداوند با هر طرح و برنامه?اي که از قدس قدیمی و مناطق معبد و کوه زیتون
چشم?پوشی کند و آن را به جهان اسلام بدهد، موافق نیست. مسیّا 4 به شهر اسلامی که قدس نامیده می?شود، پاي نخواهد
گذاشت، بلکه به شهري یهودي که اورشلیم نامیده می?شود و یهود را در آنجا گرد خواهد آورد، پاي می?گذارد. اینها دو روي
سکه همان بنیادگرایی است که اختیاراتی به کاخ سفید و به همراه آن جورج بوش رئیس?جمهور آمریکا می?دهد. بنابراین
می?توانیم بگوییم آنها نه به خدا که به بنیادگرایی ایمان دارند!! رئیس?جمهور پیشین آمریکا جیمی کارتر می?گوید: تأسیس
دولت اسرائیل در سال 1948 ، بازگشت به سرزمین کتاب مقدس را که یهود صدها سال پیش از آن بیرون رانده شدند، فراهم
می?سازد. تأسیس امت اسرائیل تکمیل پیشگوییهاي کتاب مقدس و جوهر تمام کارهاست. این پیشگوییهاي کتابی، لاهوت
را تبلیغ می?کند که رئیس?جمهور پیشین آمریکا، رونالد ریگان به آن اعتقاد داشت. ریگان در سال 1983 در » هارمجدون «
صفحه 35 از 62
حالی?که روي سخن خویش را به ایپاك - لابی یهود - نموده بود، گفت: هنگامی که به پیامبران گذشته در عهد قدیم کتاب
مقدس و نشانه?هایی که نبرد هارمجدون را پیشگویی می?کند، باز می?گردم. از خود می?پرسم، ممکن است نسل ما شاهد وقوع
این نبرد باشد. باور کنید، این پیشگوییها به تأکید منطبق بر دوره?هایی است که ما در کانون آن به سر می?بریم. این?دو مثال را
ذکر کردم تا بگویم، جورج بوش دومین رئیس جمهور آمریکا نیست که به بنیادگرایی ایمان دارد و در ادارات دولت خویش
رهبران قدرتمند و وفادار این جنبش را به خدمت می?گیرد، افرادي از قبیل فرانکلین گراهام، پت رابرتسون و جري فالویل که دکتر
لایدینز در مقاله خویش به آن اشاره کرده بود، همچنین نمی?خواهم بگویم، بنیادگرایی مسیحی منتظر حوادث وحشتناك یازده
افسر بازنشسته دایره خدمات » ریچارد کرتس « . سپتامبر 2001 بود تا دشمنی خویش با اسلام و پایبندي خود به اسراییلی را اعلام کند
خارجی و نویسنده در گزارش واشنگتن پیرامون اوضاع و احوال و مسائل خاورمیانه نوشت: ما آمریکائیان پرداخت کنندگان مالیات
به دولت کوچکی بسان اسرائیل سالانه بیش از 60 میلیون دلار از طریق کمکهاي خارجی و نظامی پول پرداخت می?کنیم. این جدا
از صدها میلیون دلار دیگري است که از مالیات دهندگان گرفته می?شود و پس از کسر از بودجه فدرال به اسرائیل فرستاده
می?شود. کمکهاي ایالات متحده به اسرائیل از موضوعات بسیار حساس و مهم بوده و هست. نمایندگان مجلس سنا کل مبلغ
پرداختی را اصلًا عنوان نمی?کنند. چه بسا اگر این مبلغ ذکر شود، رأي?دهندگان از خود بپرسند، چرا اسرائیل بیش از ایالات
متحده آمریکا پول از اتحادیه فدرال دریافت می?کند، در حالی?که جمعیت اسرائیل بسیار کم?تر از جمعیت حکومت فدرال
62 بیلیون دلار به عنوان کمکهاي / است. طی چهل و شش سال گذشته - از سال 1949 تا 1995 - پرداخت کنندگان مالیات 5
خارجی به اسرائیل کمک کرده?اند. این بدین معناست که ما به یکی از کوچک?ترین کشورهاي جهان که جمعیت آن کم?تر از
جمعیت هنگ?کنگ است، کمکهاي مالی?اي پرداخت کرده?ایم که به اندازه کمکهاي اعطایی به تمام کشورهاي صحراي
آفریقا، آمریکاي لاتین و دریاي کارائیب است. کمکهاي اجمالی به این کشورها به 40 دلار براي هر فرد رسید، در حالی?که میزان
10 دلار براي هر فرد بوده است. این کمکها، کمکهاي رسمی و اعلام شده خارجی بوده است. غیر از / این کمکها به اسرائیل 775
آن و جداي از بودجه، مبلغ بسیار هنگفتی از کمکهاي مالیات?دهندگان آمریکایی به اسرائیل سرازیر می?شود. این میزان غیر
رسمی در جدول کمکهاي رشد و توسعه آمریکا و کمکهاي خارجی آمریکا منعکس نمی?شود. کمکهایی که به اسرائیل
می?شود، از بودجه بسیاري از ارگانها و سازمانهاي آمریکایی مانند وزارت تجارت و کمیسیون اطلاعات آمریکا کسر می?شود.
حال اگر میزان این کمکها را به کمکهاي رسمی اضافه کنیم، این بدین معناست که ما بیش از 83 بیلیون دلار به اسرائیل کمک
در این روزها بیش از 14000 دلار به هر فرد اسرائیلی کمک کرده?ایم. نقش « پرداخت کرده?ایم و باز این بدین معناست که
بنیادگرایی آمریکایی در ساخت و شکل?دهی تصمیمات فقط منحصر به مسئله فلسطین نیست، بلکه شامل مسائل و مشکلات
خاورمیانه و جهان اسلام که رابطه?اي مستقیم یا غیر مستقیم با اسرائیل دارد نیز می?شود. جنگ علیه افغانستان مشروع است، اما
مجازاتهاي گروهی و جمعی مشروع نیست. مجلس کلیساهاي اسکاتلند در این زمینه می?گوید: این مورد پسند نیست که هزاران
بی?گناه را به خاطر هزاران بی?گناهی که در نیویورك و واشنگتن کشته شدند، بکشیم. غیر از آن وقتی میان اسلام و تروریسم
رابطه برقرار می?کنیم، این?دو را یکی تلقی می?کنیم، بنابراین، این جنگ، جنگی علیه اسلام می?شود. در این صورت، چگونه
مسلمانان سراسر جهان می?توانند به جنگی بپیوندند که جنگ علیه تروریسم اسلامی نامیده می?شود؟ مسائل زمانی پیچیده و غیر
قابل فهم می?شود که سیاست آمریکا، حملات اسرائیل علیه فلسطینیها در سرزمینهایشان را بخشی از این جنگ تلقی می?کند.
جنگ علیه عراق هیچ توجیهی ندارد، مگر این?که ادعا شده، هدف این جنگ از بین بردن توان نظامی عراق است که اسرائیل را
تهدید می?کند، این در حالی است که خود اسرائیل انبار سلاحهاي کشتار جمعی پیشرفته به شمار می?آید. دورانی که صدام
حسین دیکتاتور خونریزي بوده است، شکی نیست. اما در عین حال ساده لوحی است اگر این نظریه را بپذیریم که می?گوید،
صفحه 36 از 62
ایالات متحده این جنگ را به خاطر منافع ملت عراق آغاز کرد. عقیده شایع و رایجی وجود دارد که عنوان می?کند، بنیادگرایی
آمریکایی - چه در قالب مذهبی آن یا غیر مذهبی آن - پشت سر این جنگ قرار داشته است. اما باید از کلیساهاي بزرگ سنتی
ایالات متحده و اروپا و کانادا و استرالیا تشکر کنیم که آنقدر شجاعت داشت، پاپ یوحنا پولس دوم را وادارد، تا مسیحیت را از
بنا به گفته جورج بوش - پایان دهد. ما، تمام اعراب و مسلمانان از - » این درگیریها « معاف کند و به » این وظیفه مقدس « اداي
مجلس جهانی کلیساها و مجلس کلیساهاي آمریکا و مجلس کلیساهاي خاورمیانه تشکر می?کنیم که نسبت به اخلاق و تعالیم
مسیحیت پایبند بوده و توانسته است روابط دوستانه تاریخی موجود میان مسیحیت و اسلام در این بخش از جهان را حفظ کند. ما
می?دانیم جنایتی که در 11 سپتامبر 2001 به?وقوع پیوست، آتش کینه و خصومتی را که بنیادگرایی مسیحی در قبال اسلام و جهان
عربی - چه مسلمانان و چه مسیحیان آن - ابراز می?دارد، دامن زده است. همچنین می?دانیم اسرائیل و جنبش صهیونیسم از این
وضعیت پیش آمده سوء استفاده می?کند، به همین دلیل می?بایست از درون آن را اصلاح نماییم. اما در عین حال می?دانیم،
کلیساهاي بزرگ سنتی ایالات متحده - کاتولیکها، ارتدوکسها، پروتستانها و فرقه?هاي دیگر - بنا به گفته دکتر لایدینز، از
فلسطینیها و مسلمانان عرب ایالات متحده حمایت می?کند. به همین دلیل امید خود را از دست نمی?دهیم و نباید مأیوس شویم.
ملت آمریکا ملت مهربان، صادق و وفاداري است، اما بسیاري از آنها از آنچه پیرامون آنها می?گذرد بی?اطلاع هستند و اگر
بخواهیم در این زمینه کسی را سرزنش کنیم، باید در ابتدا خود را سرزنش کنیم. سیاست معیارهاي دوگانه که منادي آن هستیم، تا
زمانی که تلاش نکنیم نادانیها و جهالت آمریکاییها را به شیوه درست اصلاح کنیم، امکان تغییر و اصلاح و یکپارچه شدن ندارد.
وظیفه اعراب و مسلمانان و به ویژه کلیساهاي خاورمیانه این است که پلهاي تفاهم و همکاري با کلیساهاي سنتی آمریکا را بزند تا از
خطر بنیادگرایان در اینجا و آنجا بکاهیم. مدتی نه چندان دور بنیادگرایی آمریکا به طور کامل دخالتی در عملیات اتخاذ تصمیمات
سیاسی در ایالات متحده نداشته است و ما می?بایست با کلیساهاي سنتی آمریکا تلاش کنیم تا آن دوران دوباره بازگردد، که باز
کلمه?اي است .Modernity .1 .2 .Webber and Hutchings .Antichrist world .3 خواهد گشت. پی?نوشت : . 4
که یهودیان براي منجی موعود خود برگزیده?اند.(م.)
گرایش زنان انگلیسی به اسلام
رویکرد غرب به معنا و مهدویت شمار بی?سابقه?اي از مردم انگلیس که اکثریت آنان را زنان تشکیل می?دهند در نتیجه شکاف
عمیق میان کلیساهاي کاتولیک و پروتستان، هر روزه به اسلام می?گرایند. تعداد چشم?گیر افرادي که هر روزه به اسلام روي
رز « می?آورند سبب شده تا این دین به?طور سریعی به عنوان مکتب عقیدتی حائز اهمیتی در این کشور به شمار آید. به عقیده
در انگلیس و نویسنده کتاب تحلیلی بر قرآن کریم در بیست سال آینده تعداد » هال « یک معلم تعلیمات دینی دبیرستان ،» کندریک
افرادي که به اسلام گرایش پیدا می?کنند مساوي و یا بالغ بر تعداد مسلمانان مهاجر به کشور انگلیس خواهد بود. وي هم?چنین بر
.» اسلام همانند مسیحیت، یک دین جهانی است و هیچ ملیتی نمی?تواند ادعا کند که اسلام منحصر به اوست « : این عقیده است که
موج گرویدن به دین اسلام علی?رغم ارائه تصویر و تبلیغات سوء در رسانه?هاي غربی، روز به روز در حال افزایش است. در
حقیقت گرایش به دین اسلام، از زمان انتشار کتاب سلمان رشدي، جنگ خلیج?فارس و کشتار مسلمانان در بوسنی، شدت بیشتري
پیدا کرده است و گرچه در تبلیغات غرب این?گونه وانمود می?شود که دین اسلام حقی را براي زنان قایل نشده و همواره آنان را
در محرومیت قرار داده است، تعداد زنانی که روز به روز به اسلام می?گروند نسبت به تعداد مردان، از افزایش بیشتري برخوردار
است. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا، تعداد زنانی که به اسلام گرویده?اند چهار برابر مردانی است که در این کشور اسلام
» لیستر « را دین خود قرار داده?اند. بسیاري از تازه مسلمانان انگلیسی از طبقه متوسط جامعه هستند. تحقیقی که مؤسسه اسلامی شهر
صفحه 37 از 62
انگلستان انجام داده، نشان می?دهد که اغلب افرادي که به اسلام گرویده?اند، حدود 30 تا 50 سال سن دارند. البته تعدادي از
یکی از تازه مسلمانان » محمد « . دانشجویان این کشور نیز به اسلام گرویده?اند که این خود نشان از عقلانیت دین اسلام دارد
روان?شناس آمریکایی که 15 سال پیش به اسلام » عالیه حائري « .» خورشید اسلام در غرب طلوع خواهند نمود « : انگلیس می?گوید
گرویده است بر این عقیده است که طلوع این خورشید آغاز شده است. وي که مشاور یک مؤسسه انتشاراتی ادبیات مذهبی است،
به عقیده برخی افراد، در نتیجه تقابل و تعامل .» غربیان با تحقیق و با چشمان باز به اسلام گرایش پیدا می?کنند « : تصریح می?کند
میان تعالیم مذاهب، افراد در کشورهاي غربی با اسلام و آموزه?هاي ناب آن آشنایی پیدا کرده و به اسلام روي می?آورند برخی
دیگر، موج تبلیغات منفی علیه اسلام در رسانه?هاي غربی را سبب گرایش غربیان به دین اسلام و هر چه کامل?تر نمودن اطلاعات
خود نسبت به این دین می?دانند. از طرف دیگر غربیانی که از وضعیت جامعه خود به ستوه آمده?اند - روي آوردن افراد به جرم و
جنایت، اختلافات خانوادگی، مواد مخدر و مصرف مشروبات الکلی - اصول و قوانین مدنی اسلام را سرلوحه زندگی خود قرار
می?دهند. برخی از مستبصرین که قبلاً مسیحی بودند و در نتیجه اختلاف و شکاف میان کلیساهاي مسیحیت و نامفهوم بودن
واژه?هاي تثلیث و مسیح به عنوان پسر خدا، دچار سرخوردگی شده?اند. برخی از این افراد نیز از طریق تحقیق و عقل?گرایی به
زمانی که در دانشگاه دانشجوي رشته الهیات بودم، بحثهاي « : در این زمینه می?گوید » رز کندرلیک « . دین اسلام مشرف شده?اند
که در یک خانواده مسیحی » مایمونا « .» زیادي در رابطه با ادیان الهی مطرح می?شد که این خود عامل گرایش من به اسلام بود
پرورش یافته است، در سن پانزده سالگی به اسلام مشرف شد. وي پس از بحث و تبادل نظر با زنان راهبه کلیسا و تحقیق درباره
» هدي خطاب « . آموزه?هاي دین مسیحیت، یهودیت، اسلام و آئین بودا و غیره، دین اسلام را به عنوان مکتب عقیدتی خود پذیرفت
مبانی « : نویسنده کتاب زنان مسلمان که ده سال پیش در زمان تحصیل خود در رشته ادبیات عرب به اسلام گرویده است می?گوید
دین مسیحیت همواره در تغییر است و برخی نظرات آن پایه منطقی ندارد؛ اما اسلام همواره در اصول خود همانند به جا آوردن
نمازهاي پنج?گانه و یومیه، استوار و قاطع است. نماز سبب می?شود که مادام خداوند را در نظر داشته باشیم و ارتباط خود را با او
.» قطع نکنیم
چهل میلیون مسیحی صهیونیست
لابی یهود تاکنون به عنوان عاملی نفوذي، مؤثر و قوي بر سیاست خارجی آمریکا به حساب آمده اما استفان ساکیور خبرنگار
بی.بی.سی در واشنگتن آشکار میسازد که اسرائیل هواداران جدیدي در میان مسیحیان آمریکا پیدا کرده است: از 11 سپتامبر به
بعد، حمایت از اسرائیل بهطور گسترده در میان آمریکاییها گسترش یافته به طوري که عده زیادي، کشمکش در خاورمیانه را خط
مقدم جنگ آمریکا با ترور میدانند. پیوستن به گروههاي تشکیل شده از لابیهاي یهودي در آمریکا پدیدهاي جدید به نام
صهیونیسم مسیحی را به وجود آورده است. میتوان تخمین زد که در آمریکا حدود 40 میلیون مسیحی محافظه کار وجود دارد که
ممکن است این افراد در موقعیتی قرار گیرند تا بتوانند تأثیري بیسابقه در حمایت از اسرائیل داشته باشند. در کلیساي کورنراستون
تگزاس پنج هزار نفر از عبادت کنندگان مسیحی در حمایت از اسرائیل به هلهله و تشویق میپردازند. رهبر آنها پاستور جان هاگی
چهرههاي ارشد سیاسی مقیم «. اورشلیم پایتخت ابدي کشور یهود است نه از زمان کمپ دیوید بلکه از زمان شاه دیوید » : میگوید
اسرائیل حاضران کلیسا را مورد خطاب قرار دادند که در میان آنها نخست وزیر سابق، بنیامین نتانیاهو نیز به چشم میخورد. کلیساي
حمایت از » : کورنراستون بدون تردید، کلیسایی منحصر به فرد در آمریکا به شمار میرود. گري بوئر، جمهوریخواه فعال میگوید
همپیمانان جدید این جنبش جدید اتحادي را با سازمانهاي «. اسرائیل از طرف محافظه کاران مسیحی در حال رشد و گسترش است
تقویت شده تکیه « نچام سگال » یهودي آمریکا بهوجود میآورد. آنها بر فعالیتهاي اجتماعی اساسی که توسط حامیانی چون
صفحه 38 از 62
لحظات یهودي در صبحگاه است. او دائما این (jm in the AM) میکنند. سگال صاحب بزرگترین مرکز رادیویی یهودي به نام
نام Aipac) ) شعار را به شنوندگان خود القا میکند که در حمایت از اسرائیل تلاش کنند. شناخته شده ترین گروه اسرائیل ایپاك
دارد که نام اختصاري کمیته آمریکایی - اسرائیلی امور اجتماعی است. ارزیابیها نشان میدهد که این گروه یکی از 5 گروه عالی
سردبیر روزنامه یهودي فوروارد J.J GOLDBERG) ) تأثیر گذار در امور اجتماعی در واشنگتن است. جی جی گلدبرگ
ایپاك تأثیر زیادي بر سیاست خارجی دارد. آنها سخت تلاش میکنند تا مطمئن شوند آمریکا به عقاید » : میگوید (fordward)
معتقد است که نقش عمدهاش فراهم آوردن اخبار و تکذیب « ایپاك » . اسرائیل در مورد جهان و خاورمیانه جامه عمل میپوشاند
در مقابل گروههاي هوادار فلسطین میگویند «. نمودن است. این عمل بر سیاستمداران فشار وارد میکند تا از اسرائیل حمایت کنند
جنگ سختی را براي به گوش رساندن صداي خود در پیش دارند. خالد تورانی از گروه مسلمانان آمریکایی طرفدار بیت المقدس
آیا سیاست امریکا تحت تأثیر قرار میگیرد؟ بعضی «. میگوید: لابیهاي طرفدار اسرائیل داراي پایهریزي وسازماندهی بهتري هستند
از وزارت سیاست اسرائیل نگران اتحادي تازه بین یهودیان و (M.J rosenberg) از فعالان چپ گرا مانند ام.جی روسنبرگ
محافظهکاران مسیحی هستند. آنها نگرانند که این اتحاد بر توانایی جرجدبلیوبوش در میانجیگري بین اسرائیلیها و فلسطینیها
Robert) ) اما رابرت وکسر «. این اتحاد فراتر از زیان و خسارت است. این عاملی وحشتزاست » : تأثیرگذار باشد. او میگوید
از اعضاي کنگره این عقیده را که حامیان اسرائیل سیاست آمریکا در خاورمیانه را تحت تأثیر قرار میدهند به استهزا گرفته wexer
آمریکاییها با » : وکسر میگوید «. آمریکا از اسرائیل حمایت میکند چون آنها صاحب ارزشهاي بنیادي مشترکی هستند » : و میگوید
ملت اسرائیل یکپارچه و استوار میشوند. اسرائیل کشوري دموکرات با مردمی محبوب و مستقل است. آنها شایسته این هستند که
«. صاحب کشوري آزاد، مستقل و امن باشند
مسیح یهودي و فرجام جهان- 5
مسیح « مسیحیت سیاسی و اصولگرا در آمریکا رضا هلال مترجم: قبس زعفرانی اشاره : در قسمت قبلی نویسنده به بررسی رابطه
پرداخت و نشان داد که چگونه جنبش صهیونیسم توانست در قاره نوپیداي آمریکا براي خود » یهودي آمریکایی و صهیونیسم
جایگاهی پیدا کند. در این قسمت نویسنده به بررسی نقش سرمایهداران و سیاستمداران آمریکایی در تأسیس دولت یهود (اسرائیل)
1841-1935 م.) ثروتمند، جهانگرد و بشارت دهنده افوانجیلی و یکی از مهمترین ) » ویلیام بلاکستون « میپردازد. ویلیام بلاکستون
شخصیتهاي مسیحی، صهیونیستی آمریکایی است که این جنبش را تأسیس کردند. ویلیام بلاکستون در خانوادهاي مسیحی و پیرو
کلیساي مکتبی به دنیا آمد... از همان کودکی شیفته خواندن عهد قدیم و پیگیري پیشگوییهایی بود که در این کتاب درباره ظهور
مسیح ذکر شده بود. او که با ساخت و ساز و سرمایهگذاري در این زمینه، ثروت هنگفتی بهدست آورده بود، اعتقاد داشت، این
ثروت بیجهت به او داده نشده، به همین دلیل مسئولیت فراهم ساختن زمینههاي ظهور مسیح را برعهده گرفت. با توجه به موارد یاد
شده، رهبري جنبشی را که هدف آن بازگرداندن یهود به فلسطین قبل از ظهور مسیح بود، عهدهدار شد. بلاکستون فعالیتهاي خود را
با نوشتن کتاب یسوع میآید که در سال 1878 م. منتشر شد، آغاز کرد. کتاب یاد شده تأثیر بسیار زیادي بر پروتستانیسم اوانجیلی
آمریکا گذاشت. این کتاب - که بیش از یک میلیون نسخه از آن به فروش رسیده و به 4800 زبان از جمله زبان عبري ترجمه شده
است - تبدیل به یکی از مهمترین کتابهایی شد که آرمانگرایی صهیونیستی را درچارچوب اعتقاد به عصر هزاره خوشبختی
منعکس میکرد و حتی میتوان گفت، بیش از هر کتاب دیگري که در زمینه بازگشت مسیح منتشر شده، به این موضوع پرداخت.
همانگونه که این کتاب، بیش از هر کتاب دیگري که طی ده سال پیش در زمینه ظهور مسیح به چاپ رسیده بود، توانست توجه
قاضی بزرگ و استاندار » ملویل فولر « رهبران و روحانیون مسیحی را به بازگشت مسیح جلب کند. از جمله این افراد میتوان به
صفحه 39 از 62
ایالتها و نماینده کنگره آمریکا اشاره کرد.در میان این افراد روحانیون پروتستان، کاتولیک، سرمایهداران و سیاستمدارانی از قبیل
نیز به چشم میخوردند. 1 بلاکستون در سال » چارلز اسکوبنر « و » راسل زیگ « ،» ویلیام راکفلر « ،» جان راکفلر « ،» مورگان « ،» ديپونت «
1888 به همراه دخترش جهت زیارت سرزمین مقدس به فلسطین مسافرت کرد و حاصل زیارتش تولید وزایش شعاري بود که بعدها
این پدیده نادر و خلاف « صهیونیسم یهودي از آن استفادههاي نادرست بسیاري کرد و در وجدان غرب رسوخ نمود. بنا به گفته او
قاعده که سرزمین فلسطین سرزمینی بدون ملت است به جاي اینکه به ملتی بدون سرزمین داده شود اینگونه به حال خود رها شده
رئیسجمهور آمریکا ،» بنیامین هاریسون « براي » درخواستی « او و دخترش را شگفتزده نموده است. در سال 1891 ، بلاکستون » است
نوشت و در آن از او خواست، جهت بازگرداندن یهودیان به فلسطین وارد عمل شود. او این درخواست را به امضاي 413 تن از
و » جان راکفلر « شخصیتهاي برجسته مسیحی آمریکا رساند. در میان این افراد، امضاي بزرگ خاندان راکفلر در آن زمان؛ یعنی
بزرگ قضات دادگاه عالی و رئیس مجلس نمایندگان و بسیاري از نمایندگان مجلس سنا و مسئولان تحریریه تعدادي از
روزنامههاي بزرگ و مشهور آمریکا نیز دیده میشد. در درخواست بلاکستون آمده بود: ... با توجه به تقسیم زمین توسط خداوند
و سرزمین غیر قابل تصرف باقی میماند. سرزمینی که یهود از آن ددمنشانه بیرون رانده شدند. » وطن قومی یهود « میان ملل، فلسطین
هنگامی که آنها در آن کشت و زرع میکردند، فلسطین سرزمین حاصلخیزي بود که میلیونها نفر از بنیاسراییل در آن زندگی
میکردند و با عرق جبین خویش درهها و دشتها و دامنه کوههایش را زیر کشت میبردند. آنها به همان اندازه که ملتی بازرگان و
تاجرانی بزرگ بودند، کشاورز و مولد نیز بودند و مرکز دین و تمدن به شمار میآمدند. بنابراین چرا کشورهاي قدرتمند که
بلغارستان را به بلغارها و صربستان را به صربها واگذار کردند، مسئولیت بازگرداندن فلسطین به یهودیان را برعهده نمیگیرند...؟!. 2
افزایش بیرویه مهاجرت یهودیان روسی به ایالات متحده که از سال 1881 آغاز شده بود، شرایطی بود که بلاکستون جهت نوشتن
و ارائه درخواستش از آن استفاده کرد. به همین دلیل، ملاحظه میکنیم، بلاکستون در درخواست خویش به دو گرایش بهوجود
آمده نزد آمریکاییان اشاره میکند؛ اولین گرایش، اعتقاد به لزوم ارسال یهود به فلسطین و دومین گرایش، ترس از ورود بیرویه
یهودیان به آمریکا. این عقیده آنجا در افکار و اندیشههاي آمریکاییان نفوذ نمود که عقیده فراهم ساختن زمینههاي برپایی اسراییل،
در واقع فراهم ساختن زمینه اقتدار و عظمت آمریکا تلقی گردید. آمریکایی که خداوند آن را مبارك خواهد گرداند، البته به شرط
آنکه از یهودیان حمایت کند. در این زمینه، بلاکستون در درخواست خود به رئیسجمهور هاریسون، به بخشی از عهد قدیم که
مسیح « نامید و گفت که یهوه » مسیح خداي یهوه « که یاد شده، استناد کرد؛ کسی که اشعیا او را » کوروش « در آن به شاه پارس
کورش را مبارك گرداند؛ کسی که دستش را گرفت و در مقابل او مللی را که سرور و آقاي خویش بودند، خوار و پست ،» خویش
گرداند و به زانو درآورد... تمام ملل را مقابلش نابود کرد و جنگهایش را با پیروزي همراه ساخت و نگذاشت دروازهها به رویش
3 بلاکستون قصد داشت، با استناد به عهد قدیم، هاریسون ». بسته شود و ذخایر نهفته و تمام گنجهاي مخفی زیر زمین را به او بخشید
را تبدیل به مسیح، خداي جدید نماید؛ بسان کوروش که میخواست خواست الهی را محقق کند و فلسطین را به یهودیان
نتیجه قابل ،» توجه کند « بازگرداند. هاریسون به دریافت درخواست بلاکستون اعتراف کرد، اما با وجود اینکه وعده داده بود به آن
توجهی از آن حاصل نشد. اما وزارت امور خارجه آمریکا، نامهاي اعتراضآمیز براي دولت روسیه فرستاد و در آن عنوان کرد،
است که دولت روسیه دست به آن میزند و باعث » اقدام خودسرانه و نسنجیدهاي « ، ورود بیرویه یهودیان مستمند به آمریکا
4. یادداشت وزارت امور خارجه » لطف و بخشش مردم - تبدیل به بار سنگینی شود که بر دوش آنها سنگینی میکند « میشود
آمریکا پیرامون وساطت این کشور براي یهودیان روسیه، فقط بهخاطر انگیزهاي مسیحی - صهیونیستی صورت نمیگرفت، بلکه
انگیزه عدم تمایل دولت آمریکا در به دوش کشیدن بار یهودیانف بیرون رانده شده از روسیه نیز موردنظر بود. ارتباط انگیزه
مسیحی - صهیونیستی در آمریکا (بازگشت یهود به فلسطین تا در انتظار مسیح موعود باشند) با انگیزه ترس از مهاجرت یهودیان به
صفحه 40 از 62
آمریکا، باعث شد، تا مسیحیت صهیونیستی افراطگراتر و تندروتر از صهیونیسم هرتزلی شود. بلکه صهیونیسم یهودي در لاهوت
جنبشی « یافت که توانست، صهیونیسم یهودي را به » اعتقادي « و » اخلاقی « پروتستانتیسم و عقیده مردمی مسیحیت صهیونیستی، سندي
فلسطین یا جایگزین شدن دولتی یهودي به جاي » سرزمینش « یهود به » ملت « تبدیل کند. جنبشی که هدف آن بازگرداندن » قومی
ایدهها و افکارش را جهت تأسیس دولتی یهودي به دولت بریتانیا ارائه کرد، » هرتزل « دولتی فلسطینی بود. به همین دلیل هنگامی که
پیشنهاد بریتانیا مبنی بر تأسیس وطنی یهودي در عریش، در مرزهاي مصر، را پذیرفت. سپس بریتانیا ایده برپایی این دولت را در
قبرس و پس از آن در اوگاندا داد. هرتزل به تمام پیشنهادهاي یاد شده پاسخ مثبت داد، چون او هیچ وقت اصرار نداشت، این وطن
قومی در فلسطین تأسیس شود، بلکه او فقط بر لزوم تأسیس دولتی یهودي در هر جاي کره خاکی تأکید میکرد و میخواست،
کشورهاي قدرتمند، بهویژه بریتانیا، به جنبش تازه متولد شده، امکان تأسیس دولتی یهودي را بدهد. اما مسیحیان صهیونیست و در
رأس آنها، ویلیام بلاکستون، موضع شدیداً مخالفی اتخاذ کرده و موضع هرتزل و اولین کنگره صهیونیسم را که در سال 1897 م. در
منعقد شد، به باد انتقاد گرفتند، تا آنجا که بلاکستون نسخهاي از عهد قدیم را براي هرتزل (بنیانگذار جنبش یهودي » بازل «
» وطن برگزیده ملت برگزیده است « صهیونیسم) ارسال کرد و صفحاتی را که در آن پیامبران عنوان کرده بودند، فلسطین بهطور قطع
اشاره میکند که: ایده وطن قومی یهود در فلسطین شش سال قبل از انعقاد اولین کنگره صهیونیسم » رجینا شریف « مشخص کرد. 5
آن را به رشته تحریر درآورد، با » جورج الیوت « که » دانیال دیروندا « در بازل در فرهنگ آمریکاییها نفوذ کرده بود و روایت
استقبال خوبی در آمریکا مواجه شد، بهگونهاي که مطبوعات سعی کردند بر بعد سیاسی آن تمرکز نمایند. از جهت دیگر انتشار
تأکید کردند، فقط این یهودیان هستند که میتوانند » کلوك. کوتدر « در آمریکا به وسیله » لورنس اولیونت « افکار و اندیشههاي
نیازهاي فلسطین را برآورده سازند و ارتباط میان یهود و فلسطین به امري ناخودآگاه تبدیل شد و اندیشه روبه رشد برانگیخته شدن
قومی یهود در نتیجه انتشار آن در تمام مطبوعات و ادبیات مذهبی و غیر مذهبی وقت تقویت شد. 6 این فضاي فرهنگی و سیاسی
در سال 1917 بود. البته این مسئله وجود مخالفت در » وعده بالفور « عمومی حاکم بر آمریکا طی اواخر قرن نوزدهم تا زمان صدور
میان فرقههاي یهودي و مسیحی جامعه آمریکا با اهداف صهیونیسم سیاسی را رد نمیکند. طی اجلاس مرکزي خاخامان آمریکا که
یهودیان « : مقرر نمودند Reform) (Judaism » یهودیت اصلاحطلب « منعقد شد، نمایندگان » بتسبرگ « در سال 1885 در شهر
7 و طی اجلاس مرکزي خاخامان آمریکا در سال 1897 (سالی که » قومیتی را تشکیل نمیدهند، بلکه گروه و جمعیتی مذهبی هستند
توطئه بازل جز خیال باطل، چیز دیگري « : طی سخنرانی خود عنوان کرد » اسحاق وایز « کنگره صهیونیسم در بازل منعقد شد) خاخام
8 و به مناسبت .» نیست، چون طرح دولت با رسالت دینی و مذهبی یهود که داراي ابعاد و گسترهاي جهانی است، در تضاد میباشد
صدور وعده بالفور، سی تن از شخصیتهاي بارز یهود در ایالات متحده، بیانیهاي صادر کردند که در آن آمده بود: در زمانی که
مسئله نظام آینده حاکم بر فلسطین مقابل کنگره آینده صلح مطرح میشود، ما امضا کنندگان این بیانیه، که جزو شهروندان
آمریکایی هستیم، یکپارچه اعتراض خود را با تأسیسی دولتی یهودي در فلسطین، مطابق پیشنهاد سازمانهاي صهیونیستی آمریکا و
اروپا اعلام میکنیم. همچنین اعتراض خود را به جدا ساختن و عزل یهود از جوامعشان و مشخص کردن آنها به عنوان قومیتی
متفاوت از سایر اقوام در کشورهایی که زندگی میکنند، اعلام میکنیم. ما احساس میکنیم، بیانگر نظرات و آراء اکثر یهودیان
ساکن آمریکا هستیم، چه آنها که در اینجا به دنیا آمدهاند و چه آنها که در کشورهاي دیگر به دنیا آمدهاند، اما براي مدتی طولانی
در این کشور بهسر میبرند و بهطور کامل از لحاظ سیاسی و اجتماعی جذب جامعه آمریکا شدهاند. طبق دادههاي موجود، یهودیان
صهیونیست در آمریکا، نسبت و میزان اندکی از یهودیان این کشور را تشکیل میدهند؛ یعنی تقریباً 150 هزار نفر از مجموع سه و
رئیسجمهور » وودرو ویلسون « وزیر امور خارجه آمریکا به » رابرت لانسنگ « نیم میلیون نفر یهودي ساکن در این کشور. 9 یادداشت
این کشور در 13 دسامبر 1917 نیز بیانگر مخالفت یهودیان و مسیحیان است. در این یادداشت میخوانیم: رئیس جمهور عزیز در
صفحه 41 از 62
اینجا فشارهاي زیادي وجود دارد که خواهان صدور بیانیهاي درباره موضع کشور ما در قبال فلسطین است، این فشار از یهودیان
صهیونیسم نشأت میگیرد، به نظر من، ما باید در اتخاذ سیاست مناسب به سه دلیل دقت کنیم: یک: ما در حالت جنگ با ترکیه
(عثمانی) نیستیم، به همین دلیل، باید هر چیزي را که نشان دهنده حمایت ما از استفاده از قدرت و زور براي تصرف سرزمینها باشد،
پنهان سازیم. دو: تمام یهودیان تمایل ندارند که همجنسان ایشان به عنوان یک ملت مستقل به فلسطین بازگردند، و این از حکمت
به دور است که یک گروه را بر گروه دیگر ترجیح داد. سه: بیشک بسیاري از گروهها و فرقههاي مسیحی و مسیحیان اگر سرزمین
مقدس در اختیار مطلق جنس بشري خاص قرار گیرد که مرگ مسیح را به آنها نسبت میدهند، خشمگین خواهد شد و به دلایل
عملی، صلاح نمیدانم که جز دلیل اول به دلایل دیگر توجه شود؛ چون همان یک دلیل کافی است تا از اعلام سیاستی واضح و
نهایی درباره اوضاع و احوال فلسطین پرهیز کنیم. اما وودرو ویلسون، رئیس جمهور آمریکا، به نامه وزیر امور خارجهاش توجه نکرد
ارسال کرد، رسماً با وعده بالفور موافقت کرد: با توجه » تسفی وایز « و در نامه ذیل که آن را براي رهبر صهیونیسم آمریکا، خاخام
بسیار و بیریا فعالیتهاي ساختوسازي را که کمیسیون وایزمن بنا به درخواست دولت بریتانیا در فلسطین انجام داده است، تحت نظر
قرار دادم. از فرصت استفاده میکنم تا خشنودي خویش را از نتیجه پیشرفت جنبش صهیونیسم در ایالات متحده و کشورهاي دوست
از زمان اعلان آقاي بالفور به نام دولتش مبنی بر تأسیس وطنی قومی براي یهود در فلسطین و وعده او مبنی بر اینکه دولت بریتانیا
تمام سعی و تلاش خویش را جهت تسهیل تحقق آن هدف بذل میکند، ابراز دارم. البته باید توجه داشت که نباید دست به
اقداماتی زد که به نوعی به حقوق مدنی و مذهبی غیر یهودیان ساکن در فلسطین یا حقوق یهودیان و اوضاع و احوال سیاسی ایشان
در کشورهاي دیگر ضربه وارد کند. 11 رجینا شریف عنوان میکند، همراهی و حمایت ویلسون از وعده بالفور از اعتقاد مسیحی -
صهیونیستی او سرچشمه میگیرد. واقعیت امر این است که ویلسون از پدر و مادري که پیرو کلیساي ماشیحایی بودند، زاده شد و از
تعالیم و آموزههاي پروتستانتیسم آمریکایی که به اسطوره صهیون، ولو از بعد روحی اعتقاد داشت، بهره گرفت. این آموزهها و
تعالیم دستمایهاي غیر مستقیم از احساسات و اندیشهها را در او بهوجود آوردند که در آینده بر موضعش در قبال جنبش صهیونیسم
نقش داشته باشد. » سرزمینهایشان « و اهداف آن تأثیر گذاشت و براي ویلسون بسی مایه خوشبختی بود که او در بازگرداندن یهود به
کسی که پسر خوانده و بزرگ شده اسقفهاست، باید بتواند به بازگرداندن سرزمین مقدس به « خود او اعتراف میکند، به عنوان
12 . سخنان علنی و غیر علنی او با اندیشه صهیونیسم موافق بود. این در حالی است که خود او تأکید » صاحبان آن کمک کند
میکرد، تصمیمات و اقدامات اتخاذ شده از سوي او درباره فلسطین و صهیونیسم از احساسات درونی و نه از ارزشهاي سیاسی
ایالات متحده سرچشمه میگیرد. ویلسون صهیونیسم را از اعماق وجودش پذیرفته بود. اگر چه بهنظر میرسد، صهیونیست بودنش با
اصول چهاردهگانه معروفش که در سخنرانی او در اجلاس صلح پاریس مطرح گردیدند، در تضاد است؛ چرا که این اصول، اصل
دستیابی به زمین با استفاده از زور و قدرت و انعقاد موافقتنامهها و پیمانهاي سري را محکوم میکرد و خواستار حق تعیین سرنوشت
ملل بهدست خود و دادن فرصت به اقلیتهاي غیر ترك در امپراتوري عثمانی جهت بهبود اوضاع و احوال خویش بود. وزیر امور
در برابر صهیونیسم آشکارا با اصلی که خود درباره حق » ویلسون « اشاره کرد، موضع رئیسجمهور آمریکا » لانسنگ « خارجه آمریکا
تعیین سرنوشت ملل وضع کرده بود، در تضاد است. اما از دیدگاه صهیونیستها، اصول صهیونیسم با اصل تعیین سرنوشت به هیچ
عنوان در تضاد و تناقض نیست. از دید آنها، قومهاي غیر ترك در امپراتوري عثمانی، یهودیان و در نتیجه اصل حق تعیین سرنوشت
فقط درباره این دو قوم قابل اجراست. صهیونیسم ویلسون چیزي نبود، جز ادامه صهیونیسم فراگیري که هنگام اعلام وعده بالفور بر
به آن اشاره میکند. وي از طریق » چارلز اسراییل گولدبات « جامعه آمریکا حاکم بود و این مطلبی است که تحقیق انجام شده توسط
تحلیل و بررسی مضامین مطبوعات آمریکا در آن زمان ثابت کرد، افکار و آرا عمومی آمریکا به شدت وعده بالفور را تأیید و از
احساسات ضد صهیونیستی که امکان انعکاس در مطبوعات را یافته بودند، فقط گفتهها و « آن حمایت میکرد، به حدي که
صفحه 42 از 62
اشاره ،» روبن ونک « 13.» اعتراضات شخصیتهاي یهودي مخالف و ضد صهیونیسم بودند، نه آراء و نظرات گروهی از افراد جامعه
میکند که نحوه موافقت کنگره با وعده بالفور شگفتآور و عجیب و مضمون و مفهومی صهیونیستی - عبرانی داشت. 14 و در این
» ویلیام آيکوکس « زمینه ونک به نمونهاي در کنگره اشاره میکند که بیانگر بافت و منش صهیونیستی کنگره است، او به سخنان
استناد میجوید که گفته بود: همانگونه که موسی، اسراییلیها را از بندگی نجات داد، متفقین نیز اکنون یهود، را از » ایندیانا « نماینده
دست ترکهاي پست نجات میدهند و این پایان خوبی براي این جنگ جهانی است. یهود میبایست به عنوان امت مستقلی
برپاخیزند و داراي قدرتی باشند که برخود حکومت کنند و پیشرفت نمایند و به آرمانهاي خویش در زندگی دست یابند. من
احساس میکنم، بیانگر افکار و اندیشههاي ملت آمریکا هستم و بالطبع افکار کسانی که با آنها در اینباره به گفتوگو میپردازم،
اینکه ایالات متحده میبایست با کشورهاي متحد و دوست تلاش نماید، تا دولتی یهودي براساس تعالیم و اصول یهوداي قدیم
که » هنري کابوت لودك « همچنین به سخنرانی رئیس کمیسیون روابط خارجی مجلس نمایندگان » رجینا شریف « تأسیس کند. 15
در سال 1922 در بوستون ایراد نمود، اشاره میکند، وي گفته بود: بهنظر من این مسئلهاي بسیار خوب و قابل ستایش است که ملت
یهود در سراسر جهان تمایل دارند، نسبت به همنوعان خود حق بازگشت به سرزمینی را که براي ایشان آماده و مهیا شده بود و
هزاران سال در آن زندگی و فعالیت میکردند، در نظر گرفته شود... من اصلًا نمیتوانم با ایده افتادن قدس و فلسطین به دست
محمديها موافقت کنم... براي یهودیان افتادن قدس و فلسطین مقدس... و براي تمام ملل بزرگ مسیحی در غرب افتادن سرزمین
مقدس به دست ترکها، آنهم براي چندین سال، بسان لکه ننگی بر پیشانی تمدن بشري بود که میبایست آن را پاك کرد. 16 از متن
سخنرانی لودك پیداست او نه تنها صهیونیست است، بلکه دشمن مسلمانان (محمدیها) نیز میباشد. این حمایت و تأیید تکان دهنده
از وعده بالفور، باعث اعلام موافقت همزمان در مجلس کنگره نیز شد. در ابتدا مجلس سنا به طور کلی با این وعده موافقت کرد و
در ژوئن 1992 اعلام کرد: ایالت متحده آمریکا برپایی وطنی قومی براي ملت یهود در فلسطین را تشویق میکند، به شرط آنکه
این دولت براساس اصولی تشکیل شود که وعده دولت بریتانیا، صادر شده در دوم نوامبر 1917 که به وعده بالفور معروف شده، آن
را مشخص کرده است. در همان ماه مجلس نمایندگان با صبغهاي صهیونیستیتر با این وعده موافقت کرده در مقدمه بیانیه صادره
در 30 ژوئن 1922 از سوي مجلس نمایندگان میخوانیم: از قرنها پیش ملت یهود، چشمانتظار و مشتاق تجدید بناي وطن قومی و
قدیمی خویش بودند و به دلیل نتایجی که از جنگ جهانی بهدست آمد و نقشی که یهود در آن ایفا نمودند، لازم است، به ملت
یهود امکان ساخت و تجدید بناي وطن قومی ایشان را در سرزمین آبا و اجدادیشان فراهم نمود، این فرصتی است که به خاندان
اسراییل داده میشود، فرصتی که سالهاي بسیار از آن محروم بودهاند و آن ساخت و بناي زندگی و فرصت پربار یهودي در سرزمین
قدیمی یهود است. از وقتی ویلسون با وعده بالفور موافقت نمود، رؤساي جمهور پس از او همان مواضع صهیونیستی را اتخاذ کردند
آشکارا موضع » وارن هاردینگ « ، و یار و یاور و پشتیبان جنبش صهیونیسم و اهدافش در فلسطین شدند. جانشین ویلسون
صهیونیستی خود را در سال ژوئن 1921 چنین اعلام کرد: محال است، کسی که خدمات ملت یهود را مطالعه میکند، این اعتقاد در
او بهوجود نیاید که آنها روزي به وطن قومی ایشان باز خواهند گشت و مرحله جدیدي را آغاز و حتی سهم بیشتري را در پیشرفت
18 در سال 1922 حمایت بیشائبه و شدید خود را از صندوق ساخت و » هاردینگ « و تمدن بشري ایفا خواهند کرد. 17 غیر از آن
وطن قومی یهود در « بر ایمان و اعتقاد خویش به « رسید، او در سال 1924 » کالوین کولاك « ساز یهود اعلام کرد. سپس نوبت
در سال 1928 به جنبش صهیونیسم، بابت موفقیتهاي بزرگی که در فلسطین کسب » هربرت هوفر « ، تأکید کرد. 19 پس از او » فلسطین
فرانکلین « ، کرده بود، تبریک گفت و همیشه ایده برانگیختگی یهود در فلسطین را تکرار میکرد. 20 اما رئیسجمهور دیگر آمریکا
ابتدا به مواضع پراگماتیک توجه کرد، که منافع آمریکا با کشورهاي عربی را در نظر میگرفت، اما در پایان تسلیم » روزولت
فشارهاي صهیونیستی (مسیحی و یهودي) شد. اهداف صهیونیستها طی دوره زمامداري روزولت به دو بخش تقسیم میشد: تأمین و
صفحه 43 از 62
فراهم نمودن اکثریتی یهودي در فلسطین و پس از آن برپایی دولت مستقل یهودي یا تأسیس کامنولث (مشتركالمنافع) در فلسطین
همین دلیل از انتشار کتاب سفید بریتانیا که در سال 1939 چاپ شد، جلوگیري کرد و خواهان محدود کردن مهاجرتها به فلسطین
هیأت « شد که اولویتی صددرصد صهیونیستی به شمار میآمد. فشارهاي صهیونیستی (مسیحی و یهودي) بهویژه پس از تشکیل
که دویست تن از نمایندگان مجلس نمایندگان و 68 تن از نمایندگان مجلس سنا در آن عضویت داشتند، بر » آمریکایی - فلسطینی
که در سال 1942 وضع شد و خواهان تأسیس کامنولث یهودي - » برنامه بالتیمور « روزولت افزایش یافت و هیأت جهت حمایت از
فلسطینی بود، اعمال نفوذ نمود. به همین دلیل روزولت در برنامه انتخابات ریاست جمهوري خودش در سال 1944 ، اعلام کرد: او از
گشوده شدن درهاي فلسطین به روي مهاجرت بیقید و شرط یهود و اسکان آنها حمایت میکند. همچنین از هر سیاستی که منجر به
تأسیس کامنولث یهودي، دمکراتیک و آزاد شود، حمایت میکند و اطمینان دارد که ملت آمریکا این هدف را تأیید خواهد کرد
و اگر او دوباره به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شود، براي تحقق این هدف تلاش بسیاري خواهد کرد. 21 اما این هدف
محقق شد، او این پست را در 12 آوریل 1945 در پی » هاري اس.ترومن « صهیونیستی (مسیحی - یهودي) در زمان ریاست جمهوري
درگذشت روزولت احراز نمود. همین که ترومن قدرت را بهدست گرفت، بیانیهاي منتشر کرد که در آن آمده پینوشتها :
Op.Cit ,Sharif. . 3 . همان . همان، ص 21 . Op.Cit.p.p.1-20 ,America and Palestine ,Reuben Fink. 1 2.
شفیق مقار، المسیحیۀ والتوراة: بحث فیالجذور الدینیۀ فی للصراع فیالشرق الأوسط، لندن، دار ریاض، نجیب . .Regina S. 4 5
Cit .Op ,Sharif .Regina S. 6 ,NewYork ,A Jewish Critique :The Dream And. . الریس 1992 ، ص 160
همان . TheReality :Zionism .Smith .Gray M. 7 .p.14 ,1974 ,BarnesAnd Noble Books 8
. همان. 12 .Philadelphia1919 ,American Jewish Yearbook 1918. 9 .Op.Cit ,Sharif .10.Regina S 11.
June1968 ,13.Amecican Jewish Historical Quarterly .1919 ,New York ,Congress. . همان
Op.Cit ,Sharif .16.Regina S .p. همان. . 87 .andZionism :The American War ,14.Reuben Fink 15
Beirut ,U.S.Foreign Policy 1942- 20 . همان. & 1947 . همان. 19 . همان، ص 88 ..Op.Cit ,17.Reuben Fink 18
Nos.1-2. .( مؤتمر صحفی للرئیس ترومان ( 16 أغسطس 1945 .American Zionism ,21.Richard Stevens .1970 22
خطاب کلارك کلیفورد أمام الجمعیۀ ..Jewish Social Studies,Vol.39 :in ,23.Jewish Political Power 24
P.13 ,The Holyland & America ,25.Moshe Davis. .( الأمریکیۀ ( 28 دسامبر 1976
آینده زمین و انسان
فریتز ورهلز 1 اشاره : مشکلات موجود در زمینه محیط زیست جهانی از سه عامل عمده ناشی می شود: رشد جمعیت، میزان مصرف
و فناوریهاي نوین موجود. اگر چه در سالهاي اخیر کنفرانسهاي منطقه اي و جهانی فراوانی براي حل بحران محیط زیست، برگزار
شده و می شود، اما نتایج عملی بسیار ناچیزي دارند. در هر حال، اگر اقدامی عاجل، مؤثر و فراگیر صورت نگیرد باید منتظر نتایج
وخیم تري براي زمین و جوامع انسانی بود. مقاله حاضر به بررسی ابعاد مختلف این بحران جهانی می پردازد. هفت مرد قدرتمند دنیا
پول زیادي در اختیار دارند، با این حال آنها مجموعاً تنها 350 میلیون دلار براي حل یک مشکل بزرگ گرد هم آوردند. آنان
همگی نگران جنگلهاي استوایی برزیل بودند و براي نجات جنگلهاي مذکور برنامه اي جدید و نوآورانه را ابداع نمودند. این طرح
نام دارد، توسط سران کشورهاي صنعتی جهان ارایه شده است. هم اکنون این احتمال وجود دارد که جنگلهاي عظیم PPG که 7
آمازون براي همیشه نابود و محو شوند. از یک سو، کارخانه هاي تولید چوب با سودجویی هر چه تمام تر درختان را قطع می کنند،
از سوي دیگر کشاورزان بی زمین در جنگ براي ادامه بقا ناچار به سوزاندن جنگل هستند و از سویی دیگر مالکان بزرگ و
صفحه 44 از 62
صاحبان گله هاي گوسفند به صورتی بی رویه ذخایر آمازون را از میان می برند. چنین وضعیتی در سال 1992 م. موجب شد تا
مردان قدرتمند جهان به فکر چاره بیفتند. سرنوشت جنگلهاي استوایی در آن زمان موضوعی بود که توجه زیادي را به خود برمی
انگیخت. امروز یعنی با گذشت نه سال از آن زمان، هنوز هم اوضاع در جنگلهاي استوایی برزیل بهبود نیافته است. اگر چه هر روز
خبرهایی از موفقیتهاي به دست آمده در راه جلوگیري از نابودي این جنگلها در رسانه ها منتشر می شود و مجلاتی مانند
راه حلهایی ارایه می دهند، اما در عمل تا کنون چندان پیشرفتی به چشم نمی خورد. اخیراً دولت برزیل طرحی را » اکونومیست «
ارایه داده که در قالب آن، در رشته هاي زیر بنایی سرمایه گذاریهاي کلانی صورت خواهد گرفت. این » برزیل به جلو « تحت عنوان
طرح اگر چه نام پر زرق و برق و جذابی دارد، اما با اجراي آن آسیب بزرگی به جنگلهاي آمازون وارد خواهد شد. شروع طرح
تا سال 2007 » برزیل به جلو « مذکور به نابودي جنگلهاي مذکور شتاب بیشتري می بخشد. دولت برزیل قصد دارد با اجراي طرح
حدود 40 میلیارد دلار صرف ساخت جاده هاي جدید، خطوط راه آهن، سد و کانالهاي آب بنماید. عده اي از دانشمندان به
سرپرستی ویلیام اف. لورنس از مؤسسه تحقیقات استوایی اسمیت سونیان، نتایج احتمالی حاصل از اجراي طرح یاد شده را محاسبه
نموده اند. به گفته آنها در خوش بینانه ترین حالت، ظرف بیست سال آینده بیش از یک چهارم جنگلهاي آمازون از میان رفته و یا
شدیداً آسیب می بینند؛ در بدترین حالت نیز حدود نیمی از این گنجینه از میان می رود؛ گنجینه اي که مجموعه منحصر به فردي از
ذخایر گیاهی و جانوري را در درون خود دارد. به زودي کارشناسان آب و هوا و مسئولان این امر از بیش از 180 کشور جهان در
بن گردهم می آیند تا آن بخشهایی از پروتکل کیوتو را که قابل نجات دادن و حفظ شدن است، نجات دهند. البته آنها تنها به یکی
از دهها مشکل موجود در اکولوژي جهان رسیدگی می کنند و بقیه معضلهاي موجود، همچنان در انتظار رسیدگی بشر در آینده
باقی خواهند ماند. هیچ گاه اصول زندگی بشر به اندازه اي که اکنون و در آغاز هزاره سوم شاهد آن هستیم، مخرب و تهدید کننده
زندگی وي نبوده اند. از سیدنی تا نیویورك که به صورتی پی در پی شاهد برگزاري گردهماییهاي متفاوتی در این زمینه هستیم،
اما باید گفت که شرکت در این گردهماییها و جلسات، دیگر حالت مسافرت و مهمانی رفتن را پیدا کرده اند و کم تر شاهد نتیجه
اي عملی از آنها هستیم. صحراها گسترش می یابند؛ آب آشامیدنی کم تر می شود و بشر با استفاده بیش از حد از انرژي و تولید
گازهاي گلخانه اي، دماي کره زمین را بالا می برد. آقاي ویل استفان، مدیر برنامه بین المللی ژنو سفر - بیوسفر و یکی از برگزار
معلوم نیست سیاره ما با مجموعه اي جدید از آسیبهاي وارده به آن چه « : کنندگان کنفرانس علمی ماموتها در آمستردام، می گوید
» تحول جهانی « به پدیده کنونی، برچسب بی خطر ،» جامعه علمی « البته »؟ خواهد کرد. آیا تاب تحمل در مقابل آنها را خواهد داشت
می زند و بدین ترتیب آن را بی ضرر به نظر می نمایاند، اما این وضعیت به عقیده بسیاري از کارشناسان، پیامدهاي سنگینی را براي
جامعه بشري بر جاي خواهد گذاشت. نابودي محیط زیست ما تدریجی است. درست همان طور که پوست تخم یک پرنده به
تدریج نازك تر و نازك تر می شود و بالاخره جوجه از آن سر بیرون می آورد، محیط زیست ما هم تدریجاً در حال کم رنگ تر
در مواد غذایی پیدا شد، سپس نسل بسیاري از پرندگان و ماهیها از میان رفت. بر اثر نابودي ماهیها حدود » د.د.ت « شدن است. ابتدا
30 هزار ماهیگیر کانادایی بیکار شدند. یکی از علل نابودي گونه هایی از پرندگان، خوردن گرد د.د.ت توسط آنها بوده است.
د.د.ت که به عنوان سم در مزارع استفاده می گردد، پس از نشستن بر روي دانه هاي گیاهان و خوردن این دانه ها توسط پرندگان،
وارد بدن آنان می گردد. ورود د.د.ت به بدن پرندگان موجب می شود تا تخمهاي پرندگان پوسته اي نازك بیابند و مقاومت آنها
در مقابل شکسته شدن کم تر گردد؛ لذا تعداد جوجه ها کاهش می یابد و بدین ترتیب کم کم نسل این جانوران از میان می رود.
استفاده بیش از حد از جنگلهاي چین موجب شده تا ظرف سه سال گذشته طغیانهاي معمولی آب در رودخانه یانگ تسه کیانگ
چنان مخرب گردند که 3600 نفر بر اثر آنها کشته شده و 14 میلیون نفر بی خانمان گردند. حدود 30 هزار نفر هم بر اثر سیلاب در
آمریکاي جنوبی جانشان به خطر افتاده؛ علت بروز این سیلابها نابودي بی رویه جنگل است. حتی با آن که به قول مجله تایم اکنون
صفحه 45 از 62
تبدیل شده، باز هم اوضاع نسبت به سابق تغییري نکرده و بی توجهی نسبت به محیط زیست ادامه دارد. » درد زمین به درد بشریت «
البته هشدارهاي دست اندرکاران مربوطه همچنان ادامه می یابد. امروز شاهد روز جهانی محیط زیست، تشکیل احزاب سبز، قوانین
حفظ محیط زیست و اجلاسهایی نظیر اجلاس سران جهان - که در سال 1992 در ریودو ژانیرو برگزار شد - هستیم، اما چنین
سیاستهاي سمبلیکی هرگز مانع از تداوم نابودي اکوسیستم نگردیده است. طبیعت کره زمین می تواند بیش از 6 میلیارد انسان را از
لحاظ مواد غذایی و امکانات مورد نیاز، آن گونه که باید و شاید، تأمین نماید و در عین حال رشد مداوم اقتصادي را تضمین کند.
البته در این میان بانک جهانی و برنامه توسعه سازمان ملل متحد - دو نهاد اقتصادي بزرگ جهان - بی کار ننشسته اند. آنان از
جمله ارگانهایی هستند که در بزرگ ترین تحقیق صورت گرفته تا کنون درباره اکوسیستمها حضور دارند. قرار است ظرف چهار
سال تحقیق، پیش بینی دقیقی راجع به وضعیت آینده زمین صورت گیرد. در این تحقیق که حدود 50 میلیون مارك هزینه خواهد
داشت، 1500 دانشمند از سراسر دنیا شرکت دارند. امروز با دخالت بشر در اکوسیستمها چرخه آب، کربن و مواد غذایی تغییر کرده
است. در نتیجه این امر، اکوسیستمها به تدریج فرسوده شده و کارایی کم تري پیدا می کنند. به عنوان مثال، هم اکنون یک قطره
باران که از مناطق نزدیک به سر چشمه رودها راهی دریا می گردد، سه برابر بیش از گذشته زمان نیاز دارد تا به دریا برسد. علت
نیز وجود سدها و انواع و اقسام بهره برداریهاي جدید از آب رودخانه هاست. با ورود آب رودخانه ها به دریاها و اقیانوسها مواد
غذایی زیادي به همراه آنان وارد حوزه هاي دریایی می گردد. این مواد غذایی توسط کشاورزان براي بالا بردن محصول در مزارع
پخش می شوند و به همراه آب وارد دریا می گردند. وضعیت یاد شده موجب می شود تا تعداد جلبکها افزایش یافته و به محیط
زیست آسیب برسد. استفاده فزاینده از سوختهاي فسیلی، همچنان میزان دي اکسید کربن را در جو افزایش داده که این مقدار ظرف
420 هزار سال گذشته بی سابقه است. پیامدهاي ناخوشایند گرم شدن کره زمین از هم اکنون آشکار شده اند: بارانهاي شدید و پی
درپی، افزایش طوفانها، سیلابها و قحطیها و گسترش بیابانها. البته هنوز مشخص نیست که در نهایت این روند چه نتیجه قطعی اي
خواهد داشت. طی دهه هفتاد بیشترین نگرانیها به پایان یافتن ذخایر مواد خام معدنی مربوط می شد و گمان می رفت که اصلی
ترین مانع رشد اقتصادي در آینده، اتمام منابع معدنی خواهد بود، اما امروز مهم ترین دغدغه اقتصاد در ارتباط با اکوسیستم، منابعی
هستند که اگر درست از آنها استفاده می شد، همیشه پابرجا بودند؛ منابعی مانند آب، زمین قابل کشت، جنگلها و ماهیها. هم اکنون
حدود 70 درصد ذخایر ماهی در دریاهاي جهان مورد استفاده بیش از حد قرار گرفته اند. 16 درصد زمینهاي کشاورزي جهان هم
چنان مورد بهره برداري بی رویه قرار دارند که قدرت باروري خود را عملًا از دست داده اند و استفاده چندانی نمی توان از آنها
کرد. حدود 40 درصد از مردم کره زمین هم از کمبود شدید آب رنج می برند. در حالی که تحقیقات ژنتیکی، رؤیاي مدیران
صنعتی را برآورده می کنند، به گفته برخی از کارشناسان، انسان به واسطه تغییراتی که در محیط می دهد، مقدمات تغییر خود را نیز
فراهم می نماید؛ تغییراتی که از عصر هوموساپینها، ششمین مرحله تغییر تاکنون محسوب می شوند. البته این تحولات صرفاً محدود
به کاهش گونه هاي جانوري و گیاهی نمی شود. کاهش نوع گونه هاي حیات، آسیبهاي وارده به اکوسیستم را نیز افزایش می دهد
و بازده آن پایین می آید. این نکته نیاز به توضیح ندارد که اقتصاد در کل 193 کشور کره زمین بر مبناي صادرات کالا و خدمات
با استفاده از اکوسیستم استوار است و لذا حیات انسانها و اقتصاد متکی به کارآیی اکو سیستمها بوده و با آنها ارتباط مستقیم دارد.
بشر بدون توجه به این موضوع، همواره کوشیده است تا بالاترین سودجویی ممکن را در ارتباط با طبیعت داشته باشد. طبیعت، به
خصوص در کشورهاي صنعتی، بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته و ذخایر آن در حال نابودي است. شهرسازي در آمریکاي
شمالی بخش اعظم طبیعت بکر این ناحیه را دچار آسیب نموده است. البته یک نکته نیز گفتنی است و آن این که با و جود تمامی
این آسیبها، ایالات متحده آمریکا، قدرت شماره یک کشاورزي در جهان است. در آمریکاي شمالی یعنی محدوده کشورهاي
کانادا و ایالات متحده آمریکا، به ازاي هر یک نفر جمعیت، نسبت به سایر جاها دو برابر زمین کشاورزي وجود دارد. کشورها چه
صفحه 46 از 62
کشاورزي پیشرفته اي داشته باشند و چه نسبتاً عقب مانده باشند، یک نکته در مورد آنها صادق است و آن این که حیات آنها
2/ وابسته به روابط اکولوژیکی در نواحی آنان می باشد. در این میان در حالی که ما براي هر کدام از ساکنان کره زمین، نیازمند 85
2 هکتار است. اکنون می توان گفت که انسانها به / هکتار زمین قابل باروري هستیم، این رقم در حال حاضر به ازاي هر نفر حدود 2
یک سیاره دیگر غیر از زمین هم نیاز دارند، اما از آنجایی که ما یک کره قابل زیست بیشتر نداریم، طبیعت بیش از ظرفیتش مورد
بهره برداري قرار می گیرد. البته هنوز مشکل خیلی جدي نشده است. شش میلیارد نفر هنوز هم رقمی نیست که کره زمین در تأمین
غلات، ماهی و سبزیجات براي آن دچار مشکل مهمی گردد. اگر چه در حال حاضر گرسنگان زیادي در سطح جهان وجود دارند،
اما گره موجود در میزان مواد غذایی نیست، بلکه در نحوه تقسیم آنهاست. تقسیم ناعادلانه مواد غذایی موجب شده تا گروهی بیش
از حد بخورند و گروهی هم از گرسنگی رنج ببرند. با عادلانه نمودن سیستم تقسیم، مشکل قابل حل شدن است، اما در آینده این
گونه نخواهد بود. بعدها مشکل ما میزان مواد غذایی هم خواهد گردید. از یک سو جمعیت کره زمین رو به افزایش است و از سوي
دیگر استفاده بیش از حد منابع طبیعی در آینده بازده اکولوژي را پایین آورده و در دراز مدت، میزان محصول را کاهش می دهد.
به عنوان مثال در حال حاضر در مقایسه با توان تولید ماهی در دریاهاي جهان، ظرفیت ناوگانهاي ماهیگیري در سطح جهان 40
درصد بیش از مقدار صحیح آن است، لذا از یک سو قدرت اکوسیستمها تحلیل می رود و از سوي دیگر تقاضا افزایش می یابد.
براساس تحقیقی که اوایل دهه هفتاد توسط یک زوج زیست شناس، به نامهاي آنه و پاول اهرلیش، صورت گرفت، مشخص شد که
مشکلات موجود در زمینه محیط زیست جهانی از سه عامل ناشی می شود: رشد جمعیت، میزان مصرف و فناوریهاي موجود. اما این
که براي کاهش این مشکلات به کدام یک از این عوامل می توان توسل جست، سؤالی است که باید بدان پاسخ مناسبی داده شود.
سال گذشته، هنگامی که رود لابرز - مدیر سابق بنیاد جهانی طبیعت و نخست وزیر پیشین هلند که هم اکنون کمیسر سازمان ملل
ارایه داد، نوعی تابو را در هم شکست. او در گزارش خود » گزارش سیاره زنده « در امور آوارگان است - گزارشی را تحت عنوان
تصریح کرد که جمعیت نامناسب کره زمین خود به تنهایی خطري بزرگ براي کره زمین محسوب می شود. اگر چه به یمن رشد
رفاه و سیاستمداران هوشمند در برخی کشورها، افزایش جمعیت به سرعت ده سال پیش صورت نمی گیرد، اما جمعیت کره زمین
1 میلیارد نفر افزایش خواهد یافت. اگر / همچنان بیشتر می شود. بنابر برآورد سازمان ملل تا سال 2020 میلادي جمعیت کره زمین 5
هر کدام از این سکنه جدید زمین، سالانه تنها نیم تن دي اکسید کربن - یعنی حتی کم تر از مقدار شاخص آن در هلند - تولید
کنند، در بهترین حالت هم، آنچه که در پروتکل کیوتو در مورد کاهش گاز دي اکسید کربن در نظر گرفته شده، محقق نخواهد
شد. در مورد میزان مصرف انسانها هم امیدواري چندانی وجود ندارد. برعکس هنوز حدود یک پنجم مردم جهان در فقر به سر می
برند و در انتظار خانه و غذاي مداوم و مناسب هستند. هر کس که استطاعت مالی می یابد، یک ماشین قوي تر و یک ساختمان
بزرگ تر می خرد و بیشتر به مسافرت می رود و در انتها هم زباله بیشتري را از خود به جاي می گذارد. لذا کارشناسان سازمان
توسعه و همکاریهاي اقتصادي در گزارشی که اخیراً منتشر شده، رشد مصرف را در آینده موجب افزایش آسیبهاي وارده به محیط
× : زیست دانسته اند و بسیار بعید می دانند که بهبودي در زمینه مصرف در جهان حاصل شود. ماهنامه موعود شماره 44 پینوشتها
برگرفته از: ماهنامه سیاحت غرب، مرکز پژوهشهاي صدا و سیما، سال اول، شماره هفتم، دي?ماه 1382 به نقل از: دي?تسایت، 14
Fritz Vorholz .1. . ژوئیه 2001
صلح جهانی؛ از ادعا تا واقعیت
بورس مولکی 1 اشاره : در طول تاریخ عده زیادي از حکمرانان قدرت?طلب و زورمدار با ادعاي برقراري صلح و عدالت جهانی،
دنیا را به خاك و خون کشیدند و امروز نیز شاهد هستیم که استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا با شعار مقابله با تروریسم و
صفحه 47 از 62
استقرار صلح و آرامش در خاورمیانه، فلسطین، افغانستان و عراق را به صحنه ناجوانمردانه?ترین و خشونت?بارترین جنگهاي تاریخ
بدل ساخته و در تلاش براي حفظ برتري نظامی و سیاسی خود بر دنیا به هر جنایتی دست می?زند. اما جالب اینجاست که واقعیت
اقدامات آمریکا از چشم حق?طلبان جهان، حتی خود آمریکاییها دور نمانده و هر روز شاهد افشاي بخش دیگري از
دروغ?پردازیهاي دولت جنگ?طلب آمریکا هستیم. آنچه در پی خواهد آمد مقاله?اي است که در آغاز سال جدید میلادي توسط
یکی از نویسندگان آمریکایی، در نقد شعار صلح?طلبی دولت آمریکا نوشته شده است. در آغاز سال جدید به سر می?بریم و
شاهد برگزاري جشنها، خواندن سرودها و برگزاري مراسم مذهبی هستیم و در همین ایام است که میلاد مسیح را ارج می?نهیم.
اخیراً شنیده?ام فردي جامعه ما را جامعه?اي که بر پایه اصول مسیحیت بنیان نهاده شده، توصیف کرده است. شنیده?ام که بوش،
چندي پیش ابراز نموده که مسیح حکیم مورد علاقه او است، اما هنگامی که به وضعیت و جایگاه دولت کنونی آمریکا نگاه
می?کنیم، شاهد آنیم که خود بوش، این مدعی دوستداري پیامبر صلح، بخش عظیمی از منابع خود را به راهبرد مقابله پیش?گیرانه
با دشمنان فرضی خود معطوف نموده است؛ تا از این رهگذر، دشمنی هولناك و رعب?آور براي خود ترسیم نموده و برتري
نظامی?اش بر جهان و سرگرم نمودن خود در جنگی بی?پایان علیه تروریسم را ادامه دهد. حال با این شرایط، به راستی می?توانیم
این?گونه ادعا نماییم که ما حامیان اصول و باورهاي عیسی مسیح هستیم؟! می?گویند هر فردي می?تواند با مراجعه به دفتر حساب
و کتاب خود، اولویتهاي آینده?اش را معین نماید. حال بهتر است سري به ته مانده دسته چک دفتر مدیریت و بودجه دولت آمریکا
در سال 2002 بزنیم تا چشم?اندازهاي آینده به نحو مطلوب?تري ترسیم شود: هزینه?هاي نظامی 319 میلیارد دلار آموزش و
14 میلیارد دلار سپاه صلح 277 / پرورش 77 میلیارد دلار حمل و نقل 55 میلیارد دلار محیط زیست 27 میلیارد دلار مقابله با ایدز 7
3 تریلیون دلار / میلیون دلار برآوردها حکایت از آن دارد که هزینه?هاي نظامی دولت آمریکا از سال 2000 تا 2008 ، بالغ بر 2
خواهد بود، بله این میزان دلار واقعی! هر چه که بیشتر از برقراري صلح در عرصه جهانی دم می?زنیم، عملکرد ما بیشتر پوچی
این?گونه اظهارات و ادعاها را اثبات می?نماید. به راستی اگر خواهان برقراري صلح در این عصر هستیم، آیا نبایستی بخشی از
منابع و امکانات خود را در پایان بخشیدن به جنگها و اختلافات موجود هزینه نماییم؟! اما مادامی که توجه خود را به جاي برقراري
صلح و آشتی، به نابودي دشمنان واقعی و یا موهوم خود معطوف می?نماییم و تا زمانی که به جاي تمجید از جوانانی که به صلح
می?اندیشند، به تجلیل از جنگ?جویان خود می?پردازیم، در واقع به تداوم مرگ و ویرانی، چه براي خود و چه براي دیگران،
ادامه می?دهیم. اجازه دهید مطلب را روشن?تر نمایم؛ ما هم اکنون سربازان و نیز تسلیحات قابل توجهی در اختیار داریم و مدعی
آن هستیم که می?خواهیم نهایتاً به تروریسم خاتمه دهیم، اما حقیقت آن است، تا زمانی که چنین گزینه?هایی را برمی?گزینیم، در
واقع به چنین بحرانهایی دامن می?زنیم و اصلًا انتظاري غیر از این داشتن، حماقت است. بوش و دولتمردان وي، فرصت بزرگ و
بی?نظیري را پس از حادثه 11 سپتامبر از دست دادند. بلافاصله پس از این فاجعه وحشتناك، مردم همه جهان با ما ابراز همدردي و
همراهی نمودند، ما در صورتی که درکی از این دعوت جهانیان می?داشتیم و در پی برقراري صلح با دیگر ملتها بودیم و با
ابزارهاي قانونی، مجرمان چنین حوادثی را به مجازات می?رساندیم، هم?اینک یقیناً از متحدان و حامیان وفاداري سود می?بردیم.
اما برعکس، دولت بوش به رجزخوانی و رها ساختن تسلیحات انبار شده خود روي آورد؛ گو این که تسلیحات کشتار جمعی
می?توانند ارمغان آورنده صلح و پایان دهنده تروریسم باشند. هم?اینک زنان و مردان آمریکایی در میدانهاي جنگ با مرگ
دست و پنجه نرم می?کنند و عراقیها و افغانها در موطن خود در حال مثله شدن و قربانی شدن هستند. توسل به چنین اقدامات جنگ
طلبانه و وحشیانه?اي است که خلق میلیونها دشمن غیرتمند و متعصب را در دنیاي اسلام به همراه دارد و هم اینک آثار بسیج
گروههایی پرشور که ضربه زدن به ما را آرمان خود می?دانند، کاملًا مشهود است. اما با این وجود، باز هم دولت?مردان ما براین
باورند که توهین و حمله به اینها می?تواند بر امنیت ما بیفزاید، غافل از این که توسل به چنین اقدامات کینه?توزانه?اي با پیامدهایی
صفحه 48 از 62
معکوس همراه خواهد بود و احتمال حملات به ما را چه در داخل و چه در خارج، به نحوي جدي افزایش می?دهد. مسیح
اما انگار که این قول در باور شمشیر به دستان »، آنان که به مدد شمشیر زنده?اند با شمشیر هم از پاي درخواهند آمد « : می?گفت
برگرفته از ماهنامه سیاحت غرب، مرکز پژوهشهاي اسلامی × : تاریخ و نیز ما آمریکاییان امروز نگنجیده و نمی?گنجد. پی?نوشت
www.commondreams.org Bruce Mulkey . صدا و سیما، سال اول، شماره هفتم. به نقل از: 1
اجلاس سران اورشلیم با شرکت کنندگان بسیار خواستار صلح مبتنی بر حقیقت است
با » اجلاس سران اورشلیم « : هلن فریدمن: مدیر اجرایی مرکز آمریکاییها براي اسرائیلی امن مترجم: فاطمه شفیعی?سروستانی اشاره
حضور جمع کثیري از حامیان اسراییل و مسیحیان صهیونیست در 14 اکتبر 2003 و به قصد برنامه?ریزي و تأکید مجدد بر استراتژي
و اهداف این جریان و قدرت بخشیدن بیشتر به اسراییل تشکیل شد. مهم?ترین نکات و در واقع حاصل این اجلاس تقدیم شما
می?کنیم. چنان?که ملاحظه می?شود، موارد زیر در زمره مهم?ترین نکات قابل توجه این اجلاس است: 1. ادامه جنگ با مسلمین
تا دسترسی به همه اهداف؛ 2. اعلام اورشلیم به عنوان پایتخت اسراییل؛ 3. اعلام اردن به عنوان کشور فلسطینی؛ 4. تأسیس معبد
سلیمان به جاي مسجدالاقصی و بالاخره ریشه?کن کردن فلسطینیان. حضور در اولین اجلاس سالیانه سران اورشلیم که در هتل
ایجاد صلح برپایه « کینگ دیوید در اولین روزهاي ساکوت 1 از 12 تا 14 اکتبر برگزار شد، امتیاز مخصوصی بود. مرکز توجه نشست
بود و سازماندهندگان آن تحت هدایت بنیاد میشل چرنی، بسیاري از نویسندگان برجسته، متفکران، سیاستمداران، » حقیقت
استادان،، زمامداران و فعالان سیاسی را براي رسیدن به توافق در مورد کشف هزاران دروغ نفوذ کرده در کشمکش میان اعراب و
دنبال شد، اجازه داد تا اعراب تروریست به (Road Map) اسرائیل دور هم جمع نمودند. پیمان خائنانه اسلو که با طرح نقشه راه
تهدید اسلامی ستیزه?گرانه?اي تبدیل شوند که کل جهان را به مخاطره اندازند. سخنرانان این اجلاس که از سراسر دنیا به آنجا
سفر کردند شامل [افراد زیر بود]: الیوت انجل 2، عضو کنگره آمریکا؛ دکتر آلن کیس 3، سفیر؛ هون ریچارد پرل 4، مستقر در
6 ؛ کلارنس وگنر 7، رئیس JINSA مؤسسه آمریکایی سرمایه?گذاري و عضو هیئت سیاست دفاعی؛ موري آمیتی 5، نایب رئیس
بین?المللی پلهاي صلح 8؛ میشل د. اوانز 9، اداره کننده و پایه?ریز تیم دعاي اورشلیم؛ هربرت زوییبن 10 ، رئیس مؤسسه آمریکاییها
14 ؛ پروفسور دنیل Zoa براي اسرائیلی امن 11 ؛ دکتر اشل اهرن فلد 12 ، از مرکز آمریکایی دموکراسی؛ مورتون کلین 13 ، رئیس
، جان لفتوس 18 ، نویسنده و فرانک گافنی 19 ؛ ABC پایپس 15 ، رئیس سایت و گروه اینترنتی خاورمیانه 16 ؛ جان باچلور 17 از رادیو
مدیر. مرکز سیاستهاي امنیتی؛ کل توماس 20 از اتحادیه مقاله?نویسان؛ فاکس نیوز؛ و نمایندگانی از سوئد، مجلس اتحادیه اروپا،
هند، پاریس، اسلوونی و یوگسلاوي در این نشست شرکت کردند. گروه شناخته شده?اي از اسرائیلیان جزئی از این گروه جهانی
، بودند. در میان آنها: ایهود المرت 21 ، نماینده نخست?وزیر؛ پروفسور اریچ الداد 22 ، نماینده مجلس اسرائیل؛ دکتر یوري اشترن 23
نماینده مجلس اسرائیل؛ اویگدور لیبرمن 24 ، وزیر حمل و نقل؛ بنجامین نتانیاهو 25 ، وزیر اقتصاد؛ پروفسور رافائل اسرائیلی 26 ؛ ایتامار
مارکوس 27 ؛ دکتر رونابریمن 28 ، رئیس سازمان استادان براي اسرائیلی نیرومند 29 ؛ اتزنی 30 ، خاخام رابی شیر یاشف 31 و رابی
اشلومو ریسکین 32 به چشم می?خوردند. این اجلاس توسط دیمتري رادي شوسکی 33 از بنیاد میشل چرنی 34 که براي کمک به
بازماندگان ترور تأسیس شده، و ائتلاف ملی اسرائیل به مدیریت استرلونز 35 ، هدایت شد و به گرمی مورد حمایت شهرداري
اورشلیم، یوري لوپولینسکی 36 و رابی بنی الون 37 ، وزیر توریسم اسرائیل قرار گرفت. نشست با این عقیده که اسرائیل ممکن است
راه?حل بحران کل جهان در معنویت، اخلاق و سیاست بین?الملل باشد در اورشلیم برگزار شد. وضوح و روشنی معنویت
موضوعی بود که در مباحث ضد صهیونیستی و ضد یهودي?گري تکرار شد. در این نشست توافق همگانی، بر شکست
توافق?نامه?هاي صلح با عرفات و پیروان او بود؛ زیرا اصولًا اعراب هیچ?گاه حق اسرائیل را براي ادامه حیات نپذیرفتند. تعریف
صفحه 49 از 62
عرب از صلح برپا ساختن جنگ علیه یهودیان و استفاده از ترور به عنوان سلاح اصلی است. حاضران ظاهراً همگی متفق?القول
حقیقت ،» اردن فلسطین است « . بودند که وجود یک دولت فلسطینی در کرانه غربی رود اردن منجر به نابودي اسرائیل می?شود
38 ، روشن ساخت که سرزمین اسرائیل به خاطر AFSI تاریخی بود که توسط افراد بسیاري تکرار شد. هربرت زوییبن، رئیس
ادعاهاي درست تاریخی، معنوي و انجیلی متعلق به یهودیان است. بنابراین، هر سخنی از بخشیدن هر قسمتی از سرزمین اسرائیل،
حتی اگر این امر غیرممکن احتمال وقوع یابد و دولت فلسطینی موجودیت پیدا کند، نباید مورد توجه قرار گیرد. همان?گونه که
غیر قابل تقسیم بودن اورشلیم غیرقابل بحث است. درخواست جنگ با دشمن عرب تا پیروزي مکرراً شنیده می?شد. سفیر سابق
اسرائیل در آمریکا، زالمن شووال اعلام کرد که هدف بنیادگرایی اسلامی نابودسازي عقاید و رسوم یهودي - مسیحی است و این
39 معرفی کرد. » جاده مستقیم به سوي صلح « جنگ افکار باید از طریق نظامی به پیروزي برسد. رابی بنی الون، ابتکار خود را به نام
ریشه?کن ساختن شالوده ترور، به ،(PA) اصول کلیدي برنامه او موارد زیر را شامل می?شود: تجزیه دولت مستقل فلسطینی
رسمیت شناختن و توسعه اردن به عنوان کشور فلسطینی، حق حاکمیت اسرائیل بر یهودیه، سامریه و غزه، ساخت و ساز براي
مهاجران و تکمیل طرح مبادله جمعیت، صلح و عادي?سازي در ادامه تجزیه و تحلیل ابتکار صلح?آمیز الون. بحثی گروهی، زنده و
متفکرانه به عنوان راه?حلی مترقی صورت گرفت. الیوت انجل، نماینده کنگره آمریکا، به توضیح طرح طولانی اما جوابگوي
به?دست آوردن سوریه و حق حاکمیت لبنان که به کاخ سفید ارائه شده بود پرداخت. او اولین بار این طرح را در سال 2001 تسلیم
کرد که در آن زمان پذیرفته نشد. وي امسال آن را دوباره تسلیم کاخ سفید نمود و پذیرفته شدن آن را در 15 اکتبر پیش?بینی
کرد، چیزي که به راستی اتفاق افتاد. در آخرین وقایع نشست اورشلیم، حاضران به صدها مسیحی پروتستان که براي برگزاري جشن
پرستش?گاه موقت در اسرائیل گرد آمده بودند پیوستند. سناتور سم برون?بک 40 ، در آمریکا از طریق ماهواره با جمعیت صحبت
نمود و به اهمیت شناخته شدن اورشلیم به عنوان پایتخت دائمی و غیر قابل تقسیم اسرائیل تأکید کرد. آشکارا به نظر می?رسید که
همکاري یهودیان و مسیحیان بیشتر می?تواند در قلمرو سیاسی ثمربخش باشد و نقشه کتاب مقدس تنها برنامه?اي است که پیروز
جشن ساکوت از 15 تیشري (ماه اول یهودي)، که 15 . www.jerusalemsummit.org منبع : 1 × : خواهد شد. پی?نوشتها
روز بعد از یام کیپر (روز تعطیل یهودي که مردم روزه می?گیرند و براي بخشش گناهان خود دعا می?کنند) آغاز می?شود. نام
Eliot Angel .2 .Alan Keyes .Dr .3 .Hon Richard. (. نیز ترجمه شده است.(م » جشن پرستش?گاه موقت « جشن به
مؤسسه?اي پژوهشی است که بسیاري آن را نماینده جناح راست اسرائیل می?دانند. در بین . Perle .4 .Morrie Amitay .5 6
تعدادي از افسران سابق ارتش آمریکا و نومحافظه?کارانی که در کشاندن آمریکا به JINSA مؤسسات و اعضاي هیأت مدیره
جنگ عراق نقشی فعال داشتند، به چشم می?خورند. از آن جمله می?توان به ریچارد پرل، مقام سابق پنتاگون و مؤسسه آمریکن
مایل لدین، کارشناس امور خاورمیانه؛ جیمز ووسی، مدیر سابق سیا؛ و جین کر کباتریک، نماینده دولت ریگان ؛(AEI) اینتر پرایز
Clarence Wagner .7 .Bridges for Peace .8 .Michael D.Evans . در سازمان ملل اشاره کرد.(م.) . 9
.Herbert Zweibon .10 .Americans for a Safe Israel/AFSI .11 .Rachel Ehrenfeld .Dr .12 .orton
Klein .13 .Zoa :Zionist Organization of America .14 .Daniel Pipes .15 16. Middle East Forum
گروهی از متخصصین که براي تعریف و ترویج مصالح آمریکا در خاورمیانه کار می?کنند. این گروه در سال 1990 تأسیس شد و
John Batchelor .17 .John Loftus .18 .Frank. (. در سال 1994 به عنوان سازمانی مستقل به رسمیت شناخته شد.(م
Gaffney .19 .Cal Thomas .20 .Ehud Olmert .21 .Ariech Eldad .22 .Yuri Shtern .Dr .23 .Avigdor
Lieberman .24 .Benjamin Netanyahu .25 .Raphael Israeli .26 .Itamar Marcus .27
.Ronabreiman .Dr .28 .Professors fora Strang Israel .29 .Etzni .30 .Rabbi shear Yashuv .31
صفحه 50 از 62
.Rabbi Shlomo Riskin .32 .Dmitry Radyshevsky .33 .Michael Cherney Foundation .34 .Esther
Levens .35 .Uri Lupolianski .36 .Rabbi Benny Elon .37 .AFSI :Americans For a Safe Israel .38
.The Right Road to Peace .39 .Sam Brownback .40
چگونه امام شایسته